اخبار

1396/05/29
طی همکاری اساتید دانشگاه های هرات و کهکشان شرق صورت گرفت بررسی تند مزاجی های شعری بیدل در مبارزه با رذایل اخلاقی پوهیالی احمدشفیق و فضل احمد اعلمی دو تن از اساتید دانشگاه های هرات و کهکشان شرق از کشور افغانستان هستند که طی همکاری مشترک به بررسی تند مزاجی های شعری بیدل در مبارزه با رذایل اخلاقی پرداخته اند.


در بخشی از مقدمه مقاله این دو استاد آمده است: سخن بیدل مملو از تأملات و حقایق عرفانی‌ست. بار ادبی و معنایی کلمات در شعر بیدل به سرحد کمال خود رسیده است. زبان شعر او در عین ایجاز و ظاهراً اجمال است. برای اینکه بتوان به مفاهیم کلی و جزئی شعرش رسید؛ نخست باید به قدر کافی به سنت‌های شعری آشنایی پیدا کرد و سپس به سراغ مبانی و اصول مسایل عرفانی و حکمی و فلسفی رفت. تلمیحات نغز و دلکش او به آیات و احادیث، مستلزم آشنایی با اصول تفسیری و احادیث نبوی است. شعرش جنگلی ناشناخته را ماند که با یکی دوبار خواندن نمی شود به فهم معانی شعرش لافید؛ بلکه هر بار خواندن شعرش مفاهیم جدیدی را به ذهن وارد میکند و لذت نوینی را در دل تولید میکند. از مهمترین ویژگی های شعری وی می توان به باریک اندیشی، خیال انگیزی، بکار گیری ترکیبات نو، تشخیص بخشیدن به چیزهایی بیجان، بهره گیری از نمادها، تلمیحات، استفاده از شیوه های شاعران گذشته، ساده گی بیان، تازه گی زبان شعری، توصیف طبیعت، بازی به کلمات، تکرار قافیه، تناقض و عرفان اشاره کرد. در فصل نخست این مقاله با عنوان «بیدل و مدیحه ستیزی‌ها» آمده است: بنا بر وجود فراخوان های فراوان حکام وقت، بیدل نه تن‌ها خود جبین به آستان دربار ها نسایید و به مدح شاهان نپرداخت بلکه از شکم پرستان لاشخوار وکاسه لیس دربار با نفرتی ویژه اشمئزاز می نماید وآنان راهمچون «دم» حیوان دنباله رو و دونان می شناسد. چنانچه از وی تقاضای مدیحه میشود و با شعری پیام استعفایش را به گوش شاه میرساند: آنچه از شاه خود این گدا می‌خواهد/ ز فکر مدحت ابنای روزگار خداکن/ افزونی منصب رضا می‌خواهد/که بدتر از نگرست آنچه زین خران صله گیری این دو استاد دانشگاه در بررسی های خود به این نتیجه رسیده اند که در دیوان بیدل مدارک فراوانی وجود دارد که تصویر بسیار دردناکی از نابسامانی های اقتصادی، ناملایمات اجتماعی، ناهنجاری های فرهنگی وناگواری های مدنی ارایه می کنند که حاکی از «بی عدالتی» و «اختناق» جامعه بسسته ارباب رعیتی اند. در این مقاله همچنین عنوان می شود که از نظر بیدل یکی از عوامل اساسی ضجه ی توده های مردم مظلوم جامعه «استبداد» است که باتبانی ارباب حاکمیت وثروت وتزویر برمردم تحمیل شده و بیداد می کند. بیدل که در زیر فشار به ویژه فاجعه های انسانی جامعه می تپد میسوزد و ناگریزانه می سازد. در نتیجه گیری این مقاله عنوان شده است که از مجموعه تحلیل های و سنجش های منطقی که به هدف باز شناخت مسایل اجتماعی و اخلاقی در اشعار بیدل میتوان به این نتیجه فشرده دست یافت که بیدل پس از فراگیری دانش های ادبی، نقلی وعقلی متداول دوران حاکمیت اسلامی امپراتوری مغلی در هند به شناخت دقیق مشخصات اجتماعی و فرهنگی آن جامعه دست یافت . با توجه به اینکه از نظر او فقر و جهل و بهره برداری سیاسی و مذهبی از این دوعامل زمینه ساز همه نا برابری ها بوده که او درآن میزیست. با آنکه حاکمیت های سیاسی دوران به هدف پیوستن او به دربار ازوی به عنوان برجسته ترین شاعر دعوت به عمل آوردند؛ اما او دست رد بر سینه دربار زد . بیدل به هدف هنجارشکنی و خرافه ستیزی درجامعه سنتی معتاد به رقوم خشک اندیشی وهرزه باوری با تیروسنان زبان و قلم وارد این کهنه بازار می شود بسا از باورها وهنجارهای متداول را پندارگرایی وطلسم ننگ قابل تردید ودرهم شکستن می شمارد بیدل آزادگی را رمز حیات دانسته و خود با همان مناعت طبع فقر را بر غنای آلوده با نامردمی و نامردی رجحان میدهد و از نامردمی و نامردی اهل زمان به خدا پناه میبرد. شعر بیدل آیینه ی تمام نمای اوضاع روزگار زندگی اوست او فریاد نابسامانیهای اجتماعی بازبان نظم ابراز میدارد. او در گوشه عزلت جهان ماحول خود را نظاره گر است اگر نمیتواند که با شمشیر در جلو این همه نامردمی ها صف آرایی نماید و شمشیر اصلاح را از غلاف بیرون بکشد؛ لیکن میتواند باخامه توانای خویش بدان رنگ صلاح دهد.





نظرات کاربران
تاييديه : تشخيص عامل غير انساني
توجه : نظر شما پس از تایید مدیر سایت در سایت نمایش داده می شود !